جدول جو
جدول جو

معنی روده فراخ - جستجوی لغت در جدول جو

روده فراخ
رودۀ بزرگ، از قسمت های دستگاه گوارش که در دنبالۀ رودۀ باریک قرار دارد و شامل بخش بالارونده، کولون و راست روده است، قطر آن ۷ سانتی متر و طولش ۵/۱ متر است، بخش ابتدایی آن رودۀ کور یا اعور نامیده می شود
تصویری از روده فراخ
تصویر روده فراخ
فرهنگ فارسی عمید
روده فراخ
(دِ یِ فَ)
معاء غلیظ. (لغات فرهنگستان). رجوع بمعاء غلیظ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روده دراز
تصویر روده دراز
کسی که بسیار حرف می زند، پرحرف، پرگو
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ یِ دِ)
ایلاووس. (لغات فرهنگستان). رجوع به روده و ایلاووس شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ دِ)
کسی که در تحریر و تقریر تطویل بلاطائل کند. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). پرگوی. پرحرف. بسیارگوی. درازنفس. پرچانه. بسیارسخن. مکثار، کنایه از صاحب فتق هم هست و آن بیماری است که بسبب زور بیجا، روده در بیضه فرود آید و بیضه بزرگ شود و صدا کند و گاهی پر باشد و گاهی خالی، گویند اگر استخوان خرما را در آتش نهند صاحب باد فتق را درد گیرد و بی تاب شود. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی)
لغت نامه دهخدا
(زِ فَ)
کنایه از بعد طلوع صبح است که نزدیک بطلوع آفتاب باشد. (برهان قاطع). صبح صادق یا روز روشن است. (از آنندراج) :
دوش تا روز فراخ آن صنم تنگ دهان
لب چون لاله همی داشت ز می لاله ستان.
ازرقی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روده دراز
تصویر روده دراز
پرگو، پر حرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روده دراز
تصویر روده دراز
((دِ))
پرحرف، پرچانه
فرهنگ فارسی معین
پرحرف، پرگو، وراج
فرهنگ واژه مترادف متضاد